***********************************
چه زحمت ها کشیدم
تا ساختم کلبه ای از عشق ......
پی اش را کندم با اشک ..
ستونش را زدم با دل ...
سقف آن را پوشاندم از عاطفه ...
یــــــــارم کجاست ؟؟؟؟؟؟؟؟
توی تاق کلبه ام ...
آئینه ای از نور گذاشتم .....
کلبه ام را با دو چشمم فرش کردم ...
عطر عشق را پخش کردم در هوا ...
وای ...... پس یارم کجاست ؟؟؟؟؟
چه شتابان رفتم در کوی عشق ..
تا بیابم او را ....
گشتم در کوی عشق ..
پرکشیدم در هوایش ...
یافتمش ........
به کلبه ام آوردمش ..
با چه ذوقی . روی سر نشاندمش ...
با چه عشقی . با چه مهری آتشین . بوسیدمش ....
افســـــــــو س .....!!!!!!!!!!
که خیالی بیش نبود
کلــــــــــــــــــــــــــبه ی عشق ........
افســــــــــــــــــــــــــــــوس ::::
که در کلبه ی عشق یاری نبود ...
همدم و همراهی نبود .....
من ماندم و یک کلبه ی سرد .....
من بودم و یک دنیا درد .....
آخرش نفهمیدم کو ...
یــــــــــــــــــــار بود یا خــــــــــــــــــــــــــــار !!!!!!! ؟؟؟؟؟؟؟؟
او دگر یارم نبود ...
همدم و غمخوارم نبود ....
کلبه ی عشق را آتش زدم
تا بسازم کلبه ی تنهائی ............
(( غـــــــــروب ))
نظرات شما عزیزان: